33 ماهگیت مبارک پسر کوچولوی شیرییییییییینم
سلام به گل پسر و دوستای عزیزم.بالااخره ما اومدیم.ازین به بعد ماه به ماه وبلاگو آپ می کنم.دیگه هیچ ذوقی واسه وبلاگ ندارم.حرفای مامان بردیا روم تاثیر گذاشته.خخخخخخخ.واقعا راستم می گفت. این ماه یکبار رفتیم شمال.15 دی هم تولد بابا بود که مامانم دلمه پخت و بابامم کیک تولد بابایی رو خرید و منم الویه گذاشتم و مامانم اینا و خاله زن عمو اینا (آبجیم) اومدن خونمون و ی جشن کوچولو گرفتیم.از آذر به بعد هرماه تولد داریم.آذر تولد من و فاطممون و دی تولد بابا و بهمن تولد مامانم و اسفند تولد بابام و فروردین تولد پسر نازم.هورااااااا از شیطونی هات هرچی بگم کم گفتم.دیگه کلافه شدم.از همه جا میپری حتی ارتفاع 2 متر.زیر و روی مبل ها میری و ادای مرد عنکبوت...